اصطلاح «الکل» به گروه وسیعی از مولکولهای آلی اطلاق میشود که یک گروه هیدروکسیل (-OH) پیوسته به اتم کربن اشباع شده است اتیل الکل که گاهی الکل نوشیدنی هم نامیده میشود برای خوردن مورد استفاده قرار میگیرد.
طعم و مزه مشخص مشروبات الکلی مختلف، حاصل روشهای تولید آنها است، که در محصول نهایی به پیدایش متجانسهای مختلف میانجامد، هرچند متجانسها ممکن است اثرات روان گردان متفاوت بر مشروبات الکلی مختلف ببخشد، این تفاوتها عملا در مقایسه با اثر خود اتانول جزئی است.
معهذا بر حسب اندازههای متوسط مشروبها، پزشک میتواند تخمین بزند که یک پیمانه مشروب، سطح الکل خون یک شخص 150 پوندی را 15 تا 20 میلیگرم در دسی لیتر بالا میبرد، تقریبا غلظت الکلی است که یک فرد معمولی میتواند در هر ساعت متابولیزه کند
جذب الکل:
حدود 10 درصد الکل مصرفی از معده و باقی آن از روده کوچک جذب میشود مصرف سریع رسیدن به اوج غلظت خونی را تسریع و مصرف تدریجی زمان آن را طولانی میکند.
بدن در مقابل مغلوب شدن به وسیلهی الکل به برخی مکانیسمهای محافظتی مجهز است، اگر غلظت الکل معده بالا رود، موکوز ترشح شده و دریچه پیلوریک بسته میشود،به این ترتبیب ممکن است مقادیر زیادی الکل ساعتها در معده غیر قابل جذب بماند، به علاوه اسپاسم پیلور موجب تهوع و استفراغ میگردد.
الکل پس از جذب شدن به گردش خون، در تمام نسوج بدن پخش میشود. آثار مسمومیت زمانی بارزتر است که سطح الکل در خون به سرعت بالا میرود تا وقتی که به تدریج جذب و اکسیده شده و سطح آن نزول می یابد.
(پدیده ملانبی Melanby-effect) به این دلیل، سرعت جذب رابطه مستقیم با واکنشهای مسموم کننده (مستیبخش)دارد.
متابولیسم الکل:
حدود 90 درصد الکل جذب شده با اکسیداسیون متابولیزه میشود، 10 درصد باقی بدون تغییر توسط کلیهها و ریه دفع میشود.
بدن میتواند حدود 15 میلیگرم الکل در دسی لیتر خون را در ساعت متابولیزه کند، با طیفی بین 10 تا 34 میلی گرم در دسی لیتر در ساعت.
الکل به وسیلهی دو آنزیم متابولیزه میشود. الکل دهیدروژناز (ADH) و آلوئید دهید روژناز (ALdDH) .
الکل در درجه اول توسط کبد متابولیزه میشود که بالاترین سطح ADH را دارد ADH کاتالیزور تبدیل به الکل به استالدئید میباشد که مادهای بسیار سمی است (ALdDH) کاتالیزور تبدیل استالوئید به اسیداستیک میباشد.
(ALdDH) به وسیلهی دیسیلفرام (Antabuse) مهار میشود دارویی که غالبا در درمان الکلیسم مصرف می شود.
اثرات الکل بر مغز : بیوشیمی
بر عکس اکثر مواد سوء مصرفی دیگر که گیرندههای هدف مشخص شده دارند، هدف ملکولی واحدی به عنوان میانجی آثار الکل شناخته نشده است.
نظریه دیرینه در مورد اثرات بیوشیمیایی الکل به تأثیر آن روی غشاءهای نورونها مربوط میگردد.
معهذا، این نظریه چنین فرض میکند که فعالیتهای کانال یونی الکل وابسته به گیرندههای نیکوتینیک استیل کولین، سروتونین تیپ 3 و گیرندههای گابا نوع A با الکل تقویت میشود در حالی که فعالیتهای کانال یونی مربوط به گیرندههای گلوتامات و کانالهای کلسیم Valtage-gated مهار میشوند.
اثرات الکل بر مغز: اثرات رفتاری
نتیجه خالص فعالیتهای ملکولی این است که اثرات الکل تسکینی است، خیلی شبیه اثرات باربیتوراتها و بنزودیازپینها که در جای که تحمل متقابل و وابستگیهای متقابل هم با آنها پیدا میکند.
تأثیر سطوح مختلف درصد الکل در خون:
1- در سطح 5٪ درصد: تفکر ، قضاوت و مهارها شل شده و گاهی گسسته میگردند.
2- در سطح 1/0 درصد: اعمال حرکتی ارادی معمولا به طور مشهود ناشیانه میگردند.
3- در سطح 2/0درصد : عمل تمام ناحیه حرکتی مغز به طور قابل سنجش تسکین مییابد.
4- در سطح 3/0 درصد: شخص معمولا دچار کونفوزیون است و ممکن است حالت بهت پیدا کند.
5- در سطح 5/0- 4/0 درصد: شخص در حالت اغماء است.
6- در سطح بالاتر: مراکز ابتدایی مغز، که تنفس و ضربان قلب را کنترل میکنند، تأثیر پذیرفته و مرگ فرا میرسد.
اثرات الکل بر مغز: اثرات الکل بر خواب
مصر الکل اثرات نامطلوب بر ساختار خواب دارد . اختصاصاً ، مصرف الکل بر کاهش خواب REM کاهش خواب عمیق و افزایش انقطاع خواب از جمله بیدار شدنهای مکرر و طولانیتر همراه است. لذا اینکه الکل به خوابیدن کمک میکند افسانهای بیش نیست.
وابستگی به الکل و سوء مصرف الکل:
در ارتباط با وابستگی به الکل و سوء مصرف الکل نیاز برای مصرف مقادیر زیادی الکل برای عملکرد کافی، الگوی مرتب افراط در خوردن الکل محدود به روزهای آخر هفته و دورههای طولانی پرهیز و دورههای افراط در مصرف الکل به مدت چند هفته یا ماه قویا حاکی از وجود این اختلالات وابسته به الکل است.
این الگوها غالبا با رفتارهایی به شرح زیر همراهند.
ناتوانی برای قطع یا کاهش مصرف، تلاشهای مکرر برای کنترل یا کاهش افراط در مصرف الکل از طریق دورههای پرهیز موقت یا محدود ساختن صرف الکل به اوقات خاصی از روز، مستی مستمر حداقل به مدت دو روز، ادامه مصرف الکل علیرغم اختلال جسمی جدی که شخص میداند مصرف الکل آن را تشدید میکند، و نوشیدن الکل غیر خوراکی، نظیر سوخت و محصولات صنعتی حاوی الکل به علاوه افراد مبتلا به وابستگی الکل و سوء مصرف الکل اختلال در عملکرد اجتماعی یا حرفهای نظیر ابراز خشونت ضمن مستی، غیبت از کار ، از دست دادن شغل ، مسایل قانونی (مثلا دستگیر شدن به دلیل رفتار مستانه و تصادف رانندگی ضمن مستی) و مشاجره و اشکال با اعضاء خانواده و دوستان به علت مصرف زیاد الکل، نشان میدهند.
انواع وابستگی به الکل :
پژوهشگران مختلف، عمدتا بر اساس ویژگیهای پدید شناختی سعی کردهاند وابستگی به الکل را به انواع مختلف تقسیم بندی کنند دریک طبقه بندی تازه ذکر شده:
وابستگی به الکل :
تیپ A: شروع اختلال دیررس ، عوامل خطرساز کودکی محدود، وابستگی نسبتا خفیف مسایل وابسته به الکل معدود و پسیکوپاتولوژی اندک
تیپ B: عوامل خطرساز کودکی فراوان ، وابستگی شدید، مسایل وابسته با الکل زودرس پسیکوپاتولوژی فراوان ، سابقه خانوادگی برای سوء مصرف الکل قوی است و سوء مصرف مکرر مواد چندگانه سابقه طولانی درمان برای الکل و تعداد زیادی استرسهای زندگی وجود دارد.
پژوهشگری دیگر چهار نوع الکلیسم فرض کرده است:
اول: الکلیسم ضد اجتماعی: که با شیوع بیشتر در مردها ، پیش آگهی بد، شروع زودرس مسایل وابسته به الکل و رابطه نزدیک با اختلال شخصیت ضد اجتماعی مشخص است.
دوم : الکلیسم رشدی فزاینده: که به گرایش اولیه به سوء مصرف الکل مربوط است و با گذشت زمان و تشویق انتظارات فرهنگی در فراهم کردن فرصت میبارگی رو به افزایش میگذارد.
سوم: الکلیسم عاطفه منفی: در زنها شایعتر از مردهاست ، طبق این فرضیه زنها احتمال بیشتری هست که الکل را برای تنظیم خلق و کمک به روابط اجتماعی مصرف کنند.
چهارم: الکلیسم رشدی کاهنده: که با دورههای افراط در مصرف الکل همراه است با پیشرفت سن و پاسخ به انتظارات فزاینده جامعه در ارتباط با شغل و خانواده از دورههای افراط در باده خواری کاسته میشود.
مسمومیت با الکل: تشخیص و خصوصیات بالینی
DSM-IV-TR ملاکهای رسمی برای تشخیص مسمومیت با الکل (مستی) دارد
این ملاکها بر مصرف مقادیر کافی الکل، تغییرات رفتاری غیر انطباقی خاص، نشانههای اختلال نورولوژیک ، و فقدان سایر تشخیصهای اشتباه شونده تاکید میکند.
شدت علایم مسمومیت با الکل تقریبا با غلظت الکل خون، که نشان دهنده میزان غلظت الکل در مغز نیز هست، مطابقت دارد.
در شروع مسمومیت ، بعضی وراج و پر سر و صدا میگردند. بخی دم در کشیده و عبوس میشوند ، برخی ستیزه جو میگردند، بعضی از بیماران بیثباتی خلق ، با دورههای متناوب گریه و خنده نشان میدهند.
عوارض طبی مستی، شامل عوارض ناشی از سقوط ، نظیر هماتوم سابدورال و شکستگی است.
یکی از نشانههای لو دهنده مستیهای مزمن ، هماتومهای صورت ، بخصوص دوروبر چشمها است که به علت افتادن در حال مستی پدید میآید.
مسمومیت الکلی ممکن است به علت وقفه سیستم ایمنی شخص را به طور ثانوی برای عفونت مستعد سازد.
مسمومیت شدید الکل ممکن است به اغماء، تسکین تنفسی و مرگ به دلیل وقفه تنفسی یا آسپیراسیون مواد مستفرغه منجر شود.
ملاکهای تشخیصی DSM-IV-TR برای مسمومیت با الکل
A: مصرف اخیر الکل
B: تغییر رفتاری یا روانشناختی غیرانطباقی قابل ملاحظه از نظر بالینی
(مثل، رفتار نامناسب جنسی یا پرخاشگری، بیثباتی خلقی، تخریب قضاوت و عملکرد اجتماعی و شغل مختلف که در ضمن یا به فاصلهای کوتاه پس از مصرف الکل ظاهر میشود.
1- تکلم مختل (له و لورده) 2- ناهماهنگی حرکتی 3- راه رفتن بی ثبات 4- نیستاگموس 5- اخلال توجه یا حافظه 6- بهت یا اغماء
D: علایم ناشی از یک اختلال طبی کلی نبوده و اختلال روانی دیگری توضیح بهتری برای آن ارائه نمیکند.